سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلام علیکم .

    در این فرصت که هنوز می توانم با شما ارتباطی داشته باشم ، ضمن تشکر من باب : ... یشکرالمخلوق ... ، از آنچه که در این ارتباط دخیل است و عرض تبریک بمناسبت سالروز تولد حضرت امام محمد باقر ، باقرالعلوم علیه السلام هم در این فرصت ، هرچند بنده هم منتظرم ، ولی چرا فرصت سوزی کرد ؟

    مثلا می شود به پرسش مثلا قصه گو ی عزیزمان هم پرداخت که فرموده باشند : ... چی ... بگم ؟

    هیچی ! مثلا جریاناتی که به قول استاد شهید مرتضی مطهری ، رسیدند به حکمت متعالیه ، از کجا جاری شدند ؟ از من ؟ یعنی مثلا بنده و شما ؟ بعنوان متفکر ، اسلامی ، استدلالی ووو ؟

    حالا فرق مثلا استدلال عقلی ، فکری ووو از نظر ایشان هم بماند ، همین انشعاباتی که از من ( شما و بنده هم ) که جاری شده باشد کافیست .

    : ( چراکه ) ما داریم از فکر یا بقول خودمان اندیشه ی خودمان حرف می زنیم .

    کجا ؟

    به تعبیراتی مثل مثلا : اطاق فکر ، تولید فکر ووو هم فعلا کاری نداریم ، ولو اینکه مقام معظم رهبری هم فرموده باشند ، ( چراکه ) اینها هم برای بنده و شمای متفکر گفته می شود .

    در ( فتح دال و کسر ر ) این مثلا اطاق بروی مثلا ( ولید ) ی هم بسته شده باشد ، آیا این درحکم فاتحه ی فکر ما ( بنده و شما ) ست ؟

    چراکه : انه فکر ( اندیشید ) ... ، فقتل ... ؟ یا فرق است میان اندیشید و می اندیشد ؟   

    حرف از من ( می ) اندیشد است ، مثل مثلا : ... فکر می کنم ، : ( حالا ) در مثلا اطاق ووو ؟ یا در فرادی ، جماعت و جمعه ی شهر دیارمان ایران ؟ ویا مثلا در : ( پایگاه ) یا نهادهای دیگر ی که در به اصطلاح جامعه ی مدنی تعریف می شود و در جمهوری اسلامی ایران ما هم شناخته شده یا معروف است ؟ پس از من و منجمله اندیشه ی اوست و بعد مثلا جامعه ی اینترنتی من و متفکرش .  

    : ( راستی ) از شعبه های دیگر من متفکر چه خبر ؟ در مثلا اینترنت را عرض می کنم ، شکر خدا  جستجو گر ها و پیشرفته اش را هم که دارد و دست یابی به اطلاعات را هم گویا آسان نموده .

    یا شاید بقول دکترغریب عزیزمان در این هم : ( تقلید ) از کشورهای پیشرفته نکرده ایم ؟ و یا قضیه مثل قضیه ی جمهوریست ؟ و مثل جریان روش اندیشه بقول استادشهید می باشد ؟ یعنی وارد حوزه ی ( اسلامی ) شده و دارد جریان متعالی خود را طی می کند ؟  

    ( راستی ) ازروش اندیشه در اینترنت چه خبر ؟ داستان اینها را هم نمی توان گفت ؟ یا از آنها هم تاسی کرد ؟

    همین جمعه شب هم که به فرمایشات تابستان 1384دکتر حسن رحیم پور ازغدی از شبکه ی یک سیما گوش می دادم ، ایشان هم می فرمودند که کشور های پیشرفته : تو هر کاری فکر می کنند ، حالا کاری نداریم که هفته ی پیش فرموده بودند که دیگه حرفی برای گفتن ندارند !؟ در حالیکه ما ، مثلا ایشان ، هنوزم که هنوزه حرف برای گفتن داریم .

   بعبارت دیگر آنها نه تنها حرف زدند ، بلکه بقول ایشان حرفهایی را هم که زده اند : همه را هم پس گرفته اند !؟ ولی ما حرف ( می ) زنیم .

    خب ، بگذریم و بد نیست که این را هم عرض کنم که ایشان در فرمایشات دیشبشان در سیما این را هم فرمودند که : ما در شبانه روز باید بیست و پنج ساعت کار کنیم .

    بله ، بیکاری کار خوبی نیست ، ولی همانطور که فرمودند : برای هر کاری بی نیاز از اندیشه هم نیستیم ، یا دستکم همانطور که از پیامبر اکرم صل الله علیه و اله وسلم نقل فرمودند : بی نیاز از معرفت یا شناخت ولو حسی آن هم نیستیم ، مثل مثلا همان که پیش از این بعرض رسید که منتظر شنیدن یا دیدن جریانات دیگر ی از من متفکر و یا روش آن هستم .  

    فعلا خدانگهدار .


خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :136
بازدید دیروز :429
کل بازدید : 1344807
کل یاداشته ها : 1761


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ